دامن کشان میآید. از دور. از فراسوی جهان ، از پس کوه بلند ، می نشاند به ترکهای زمین ، گلخند را می کشاند باز هوای عطرآگین صبح را اینجا. می شود باغ به رنگ قدومش ، خوش رنگ. می شود سایه بروی یک دشت سایه ای با عشق ، همرنگ. باز می آید که جهان تازه شود از پس این تکرار همچو دریا خوش جوش همچو ساحل ، یکرنگ. می گشاید بالی ، از ثریا به زمین از تبسم به بهار ، به بهار پررنگ. سعید دامغانیان
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت